۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

جمعه نامه

صبح ز بعد سحری خواب بچشمم نرود
این نسیم سحری هیچ زیادم نرود
گفتم که خسته ام بروم بر بستر و خواب
گفتم این مطلع فجر کاش که هرگز نرود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر